احمد وکیلی (۱۳۴۰ در تهران) نقاش و طراح معاصر ایرانی است. او بیشتر با نام احمد وکیلی شناخته میشود.
او یکی از چهرههای شاخص جریانی در نقاشی ایران است که اصطلاحاً به مکتب الخاص (هانیبال الخاص) معروف شدهاست. این جریان هنری که با آموزههای الخاص شروع گردید دارای ویژگیهای مشخصی است ازجمله: پیوست زیاد این گروه از نقاشان و آثارشان با ادبیات، اهمیت دادن به طراحی به عنوان ابزار بیانی مستقل، اهمیت دادن به امر آموزش، و پرورش شاگردان پرشمار. از دیگر چهرههای شاخص این جریان میتوان به بهرام دبیری، نصرتالله مسلمیان، منوچهر صفرزاده،داوود هوشمند، محمدعلی بنیاسدی و نیلوفر قادرینژاد اشاره کرد که همگی از شاگردان هانیبال الخاص بودهاند.
به حق وکیلی را میتوان در زمره مهمترین طراحان ایران بعد از انقلاب به شمار آورد. تلاشهای بسیار افرادی چون او در بسط و اشاعه هنر طراحی در ایران باعث بروز افقهای جدید و دستاوردهای کیفی و کمی فراوانی شد. امروزه بسیاری از طراحان و نقاشان نسلهای متاخر ایران از شاگردان احمد وکیلی بشمار میروند.
وی فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشگاه تهران و فارغالتحصیل رشته نقاشی در مقطع فوق لیسانس است. وکیلی در ۱۳۶۴ اولین نمایشگاه انفرادی اش را برگزار کرد و طی سالهای فعالیت خود نمایشگاههای متعدد دیگری را در داخل و خارج از کشور برپا کردهاست. احمد وکیلی هنرمند نقاش ایرانی به تدریس در دانشگاه نیز پرداخته است.
در کارنامه هنری وی جوایز بسیاری به چشم میخورد. وکیلی در سال ۱۹۹۱میلادی ، در اینوال بلانیا جزو به عنوان بهترین تصویرگران سال انتخاب شده و اثرش درایتالیا و توکیو به نمایش در آمده است. آثار وکیلی همچنین در سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۷۲ برگزیده نمایشگاه آسیایی و در سال ۱۳۷۲ برگزیده نمایشگاه بینالمللی تهران شدهاند.
همچنین وکیلی در زمینه چاپ دستی نیز نقش پررنگی در هنر ایران داشتهاست بطوری که امروزه او یکی از مهمترین هنرمندان ایران در چاپ دستی است. قدرت طراحی وکیلی در تقاطع با تکنیکهای چاپ دستی آثار منحصر به فرد و فراوانی از وی بجای گذاشته است.
مجله تندیس در شماره ۲۳۵ خود بتاریخ ۲ آبان ۱۳۹۱ تصویر احمد وکیلی را بر رو ی جلد خود قرار داد و به همین بهانه کریم نصر یادداشتی با عنوان رو در رو با احمد وکیلی دربارهٔ وی به نگارش در آورد. در بخشی از این مقاله نصر معتقد است:
“او از معدود شخصیتهای هنری است که هرکسی دستی در طراحی و نقاشی دارد، باید روزی تکلیفش را با او روشن کند. شاید هنرمندانی وجود داشته باشند که مجبور نباشید دربارهشان تصمیم بگیرید، شاید فکرنکردن دربارة برخی از هنرمندان، چندان به کارتان لطمه نزند، اما دربارة وکیلی و نقش او در نقاشی و طراحی ایران، نمیتوانید بیتفاوت باشید. شما چه درمیان هواداران پرشمارش باشید، ویا در شمار خیل منتقدینش، نمیتوانید دربارة احمد وکیلی بینظر باشید و کسی با چنین ویژگی نمیتواند شخصیت مهمی نباشد. احمد وکیلی یکشخصیت مهم در نقاشی ایران است.
همچنین در جایی دیگر از این یادداشت نصر میگوید:
“مگر شما چندنفر را دیدهاید که درمقابل اثرتان از عناصر بصری آن حرف بزنند. آن تعدادی را که من دیدهام از پنجنفر تجاوز نمیکنند، و احمد وکیلی یکی از آنهاست. چنین شخصیتی نمیتواند آدم مهمی نباشد. البته احمد وکیلی فقط سخن نمیگوید. او طراحی و ویژگیهایش را ترویج هم میکند. دههاوصدهانفر از شاگردانش دیدگاه او را در همهجای ایران پراکنده میکنند؛ و دههاوصدهانفر نیز اندیشهاش را به چالش میکشند و به راه خود میروند. این اما از اهمیت وکیلی نمیکاهد؛ چون همة آنانی که به راه خود رفتهاند، روی شانههای وکیلی ایستادهاند؛ و کسی که بسیاری کسان روی شانههایش ایستادهاند، نمیتواند شخصیت مهمی نباشد. البته او فقط ترویج نمیکند. تهییجکردن نیز از وظایف قصورناپذیر اوست. او میتواند هر محیط ایستای تجسمی را به فضایی پویا و هرمحفل دوستانة تجسمی را به باروت نقد مجهز کند. مگر کسی که واجد چنین ویژگی برجستهای است میتواند شخصیت مهمی نباشد. اگر شما تابهحال با احمد وکیلی روبهرو نشدهاید، نگران نباشید؛ او یکی از همین روزها، درست وقتی اصلاً انتظارش را ندارید، پیدایش خواهد شد، روبهروی اثرتان خواهد ایستاد و بعد حرفهایش را با صراحتی دور از انتظار به شما خواهد زد. و شما … و شما پس از گنگی مختصر ناشی از این رویارویی دربارة حرفهایش بسیارخواهید اندیشید؛ چون شخصیت مهمی به نام احمد وکیلی ذهن شما را به چالش کشیده است.”