آتش بس

آتش بس به ظاهر آرام و امن، ولی همواره آبستن یک فروپاشیاست؛ حاکی از ناپایداری، عدم امنیت و ثباتی بی دوام و موقتاست. آتش بس را می توان با ناپایداری های کوچک توصیف کردو با داستا نهایی آشنا تمثیل نمود. آتش بس گرچه دوره ی کوتاهپس از جنگ است، اما برای ما تجربه ای آشناست […]

بر زمین

این آثار را در سفرهایی که داشتم کشیده‌ام. هیچ کدام در آتلیه کشیده نشده است. اینها نتیجه‌ی سفرها و مواجهه‌های مختلف من با طبیعت است. این تابلوها نتیجه‌ی نگاه کردن به موضوعات نیستند و در واقع حاصل بودن من در فضا هستند. شاید تنها چیزی که آنها را به هم ربط می‌دهد همین باشد. من […]

پرتره در عدم

ژا‎ن بودریار معتقد است که در جهان امروز، تصاویر و نمادها دیگر صرفاً بازتاب واقعیت نیستند، بلکه خود به یک واقعیت مستقل و حتی غالب تبدیل شده‌اند. به این ترتیب، پرتره‌ها و تصاویر تنها منعکس‌کننده‌ی هویت نیستند، بلکه خود هویت را می‌سازند و تغییر می‌دهند. چنین است که مفهوم هویت و نسبت آن با تصویر […]

بهشت آبی است

تداعی عاطفی در مواجهه با منظره یا نمایی از طبیعت مضمون اصلی اغلب آثار نرگس خادمی است. او با مبالغه در رنگ از واقعیت موجود فراتر رفته و فضایی خیال‌انگیز را به تصویر می‌کشد؛ زیبایی منظره‌ای مبهم و رمزآلود. او به هنگام نقاشی و با رهایی از خویشتن راه نمود عواطف آنیرا باز می‌گذارد تا […]

حضور در غیاب

در جهانی که همه چیز در معرض زوال است، آنچه باقی می‌ماند نه حضور آشکار، بلکه ردّی ناپیدا از بودن در جهان است؛ نشانه‌هایی خاموش که در فضا، در اشیاء و در حافظه‌ جا می‌گیرند. گاه نبودن، خود شکلی از بودن است؛ حضور در غیاب، صدا در سکوت و تداوم در فقدان.چیزهایی که دیده می‌شوند، […]

ناپدیدی

مسئله بر سر ناپدید شدن [انسان] است نه انقراض و انهدام* مجموعه حاضر حاصل دل‌مشغولی و دغدغه‌های من در این سالهاست؛ چشم‌اندازهایی که هر روز با آنها مواجه هستم. گاه با دقت در آنها تامل می‌کنم و گاه از شدت هولناکی‌شان به ناچار می‌گریزم: احساس تعلقی عمیقا ناپایدار. گویا این تزلزلِ همیشگی، هویت رابطه‌ای است […]

انسان گریزان

ما از چیزی در آینده هراسی نداشتیم. ما از زمان حال رنج می‌کشیدیم و به واقع مجازاتمان را می‌دیدیم. فرانتس کافکا – قصر این مجموعه بر وهم بودن استوار است؛ بودن آدم‌ها در فضاهای موهوم و خیالی. آدم‌هایی که هستند، اما در واقع نیستند. مرز بین بودن‌ها و نبودن‌ها در دنیای خیالی، در این جهان […]

هدر

تجربه‌ی سال‌ها منظره‌نگاری و جستجوی طبیعت در خارج از موقعیت شهری، مرا به جغرافیایی که در آن زیسته‌ام نزدیکتر کرده است. جغرافیایی که بخش بزرگی از آن با کویر و زمین‌های خشک احاطه شده است. درمیان این برهوت، نشانه‌هایی از زندگی و آبادانی از گذشته باقی مانده که کارکرد خود را ازدست داده‌اند؛ قلعه‌های مخروبه […]

استابات ماتر دلرسا

صبوری و سوگ بر مرگ عزیز، داستان ما بوده است. رنج، سکوت، اشک، بغض‌ فروخورده و ایستادن بر مرگ یاران و عزیزان؛ این است که استابات ماتر دلرسا* که همان مادر دردمند ایستاده است، بارها و بارها به شیوه‌های مختلف تصویر شده و موضوع تاریخ نقاشی و آثار موسیقایی و نمایشی بسیاری بوده است. حکایت […]

چشم های خسته ات را باز کن

در شهر خسته از کوله‌بار سنگین از وقایع، نمایشگاه «چشم‌های خسته‌ات را باز کن» فضایی است برای دمی ایستادن، دَم فرو بردن و باز گشودن چشم‌های خسته‌ از مشاهده رویدادهای سخت. این نمایشگاه بازگشتی است به آرامش، به مقاومت خاموش طبیعت؛ نیروی توانمندی که بی‌اعتنا به انسان فرسوده و ذلّه، پایدار است و استوار تا […]